سكوت

ساخت وبلاگ
گاهی از خیال، مست می‌شومفکر می‌کنم همان که نیست، هستمی‌شود سکوت محض را شنیدمی‌شود کنار هیچ کس نشست گاه شکل هیچ، در هوای هیچاز خودم کمی عبور می‌کنمچند گام در سکوت می‌روممثل یک شبح ظهور می‌کنم با هجوم یک شبح شبیه خویشتند می‌دوم به سمت پرتگاهمی‌پرم به عمق عمق یک سکوتمی‌پرد شبح ولی به اشتباه! می‌پرم از آن خیال و ناگهانشهرها و کوچه‌ها و خانه‌ها ...بام‌ها و شاخه‌ها پر از سکوتخالی از پرنده آشیانه‌ها خالی از خیال، پرسه می‌زنممی‌ربایم از کسی خیال رااز سکوت او فرار می‌کنممی‌برم به خانه‌ام محال را خانه‌ام میان کوه و جنگل استچشمه‌ها و رودها و دشت‌هامن سکوت قله‌ام، صدای بادداستان پوچ سرگذشت‌ها داستان ما تمام می‌شودشکل وَهم دوردست می‌شویمفکر می‌کنیم آنکه نیست، هستاز خیال، مستِ مست می‌شویم سكوت ...ادامه مطلب
ما را در سایت سكوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkfallaho بازدید : 26 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 0:41

هر گاه می‌آیی به این ساحل به این دریادلشوره داری حال و احوالت پریشان استمانند چشمانت، افق تاریک و ناآرامموجی که می‌آید به دنبالت پریشان است..تصویر تکراری ست؛ تنهایی، افق، دریاخرچنگ‌ها، ساحل، شناور، موج، دلتنگیانگار در سرتاسرت غرق‌اند کشتی‌هابا دزد اقیانوس آرامت که می‌جنگی..با خود به ساحل می‌کشانی خاطراتت رامی‌بینی‌اش بی آنکه باشد، در تو جا ماندهمانند دریا در صدف‌ها می‌خروشد؛ هستبی‌رحم و بی‌احساس، اما دل‌رُبا مانده..ای مرغ دریایی رها در باد راهی شوآنکس که هرگز در کنارت نیست یارت نیستآغاز کن در قلب طوفان روزهایت راآزاد شو؛ دلتنگ بودن جز اسارت نیست سكوت ...ادامه مطلب
ما را در سایت سكوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkfallaho بازدید : 29 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 0:41

هر چه می‌روم، هنوز هسترنگ چشم‌های روشنتمثل پیچکی هنوز و منمثل در بغل فشردنت ای نمی‌شود-ترین که بودای نمی‌توان-ترین که هستکوهی از امید بوده‌امصخره صخره‌ام ز هم گسست من به شکل کوچ زنده‌اممی‌روم به سمت آفتابهر چه می‌روم، هنوز هستچهره‌ات درون این سراب ای خیال! ای امید تلخلحظه‌ای درنگ کن، بایستمی‌روی و ذره ذره‌امدرد می‌کشد تو را که نیست سكوت ...ادامه مطلب
ما را در سایت سكوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkfallaho بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 2 مرداد 1402 ساعت: 0:41

اینجا نیا گاهی شبیه برفگاهی شبیه خیسی باران نم‌نمی...گاهی به شکل گللبریز قطره‌های درخشان شبنمی...گاهی که نیستیهستی!نبودنت که نبودن نمی‌شودترکیبی از تمام هوس‌های مبهمی...اینجا نیا!برای تو دل‌تنگ می‌شومای مهربان دورزیباترین خیال و فریباترین غمی...اینجا نیا!که رد نگاهت به روی شعرمی‌ماند ای بهشت در ابعاد آدمی ... پنجشنبه یکم دی ۱۴۰۱ |   سكوت ...ادامه مطلب
ما را در سایت سكوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkfallaho بازدید : 50 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 14:20

حتی اگر در دست‌هایت جای گیردحتی اگر در پیش چشمت پای گیردهرگز نخواهی یافتبا درد می‌آید- همچون زمستان -فصل خوشبختی باور نخواهی کرد می‌خواهمباور نخواهم کرد سرسختی ... مانند برگشتن به ایرانیمانند برلین دوستت دارمدر قلب من هستیولی آن‌سوی دیوار ای مهربانای هم‌نفسای درد بسیار دیوانگی یک چاره دارد- گر چه دشوار -پیوند با دیوانه‌ای دیگرنه هشیار سكوت ...ادامه مطلب
ما را در سایت سكوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkfallaho بازدید : 182 تاريخ : يکشنبه 1 اسفند 1400 ساعت: 20:55

بی‌نشان می‌نویسم خویش را، درگیر باور نیستمبی‌کتابم؛ بی‌قلم، بی‌خط و دفتر نیستم بی‌نشان، بی‌ادّعا، بی‌خواستن، بی‌معجزهبی‌هیاهو؛ عین کفّارم، پیمبر نیستم جَبر یا هر چیز دیگر؛ عشق، ایمان یا خیالبهترین یا بدترین یا خیر یا شر نیستم کوله‌بارم خالی از ره‌توشه اما می‌رومبی‌نیازم؛ من که از دنیای دیگر نیستم می‌روم دنبال بودن، می‌روم دنبال خویشبی‌گمان در هیچ کس دنبال گوهر نیستم ماهی‌ام در قلب اقیانوس ناآرام خویشمی‌روم آرام، در افسون شناور نیستم شنبه نهم مرداد ۱۴۰۰ |   سكوت ...ادامه مطلب
ما را در سایت سكوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkfallaho بازدید : 184 تاريخ : چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت: 20:36

من از تبار پرستو، تو از تبار بهارهمیشه عاشق هم بوده‌ایم در دو مدارمن از سفر به غروبم تو در سفر به طلوعدو رهگذر، دو مسافر، نشسته در دو قطار دو هم‌نفس، دو « پر از خواستن » دو مشکل همدو حسّ سرخ و نجیبانه در مقابل همتو از شکفتن و باران، من از وزیدن و برگدو روح در تن یک گـُل، دو ریشه در دل هم دو ساقه در دل باران، دو برگ در دل باددو عاشقانه‌ی مزمن دو هم‌زبانی حادشبیه صلح و نبردیم، مثل روز و شبیمشبیه دشمن خونی، شبیه عشق زیاد دو جنگجوی فروتن، دو دوستی، دو نبرددو سرزمین خیالی، دو بازمانده‌ی درددو شهر دور و پر از مردمان شعبده بازدو قصه از شب یلدا، دو عاشقانه‌ی سرد تو عاشقانه‌ترینی و در خیال منیهمیشه هستی و زیبای ایده‌آل منیچه داستان عجیبی! نمی‌رسیم به همهمیشه دوری و اندوه بی‌مثال منی سكوت ...ادامه مطلب
ما را در سایت سكوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkfallaho بازدید : 186 تاريخ : چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت: 20:36

صبح یلدا یاد لبخند و        نگاه و                چشم زیبایت                        بخیریاد آن دیوانگی‌ها ...         صبح یلدایت بخیر! چهارشنبه یکم دی ۱۴۰۰ |   سكوت ...ادامه مطلب
ما را در سایت سكوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkfallaho بازدید : 126 تاريخ : چهارشنبه 13 بهمن 1400 ساعت: 20:36

شهریور در من نفسی چو برگ‌ها آویزاندر تندی بادهای پیش از بارانشهریور عریان و شبی پاییزیفصلی که فرو ریختم از تابستا سكوت ...ادامه مطلب
ما را در سایت سكوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkfallaho بازدید : 138 تاريخ : شنبه 1 آذر 1399 ساعت: 9:41

هستی اما کجای من هستی؟من تواَم یا تو جای من هستی؟ دور و نزدیک می‌شویم از همکلّ جغرافیای من هستی پیشِ رو، حسّ رفتن از این شهرپشت سر، ردّ پای من هستی هم‌زمان در سکوت و فریادیهر نفس هم‌نوا سكوت ...ادامه مطلب
ما را در سایت سكوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkfallaho بازدید : 162 تاريخ : شنبه 1 آذر 1399 ساعت: 9:41